نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشگاه آزاد شیراز
چکیده
ارتباط ساختاری حافظ با موسیقی به شیوههای مختلفی در غزلیات او مشاهده میگردد. ادراک موقعیت حافظ در مقابل موسیقی بهشکل دقیق آن، با توجه به استفهام فنی موسیقی کاملا واضح نیست. اما با استفاده از نشانههای موجود در ابیات دیوان وی، میتوان میزان خویشاوندی او را با موسیقی سنجید. این تمایل بهصورت همگن در همهی غزلها بهچشمنمیخورد. تجزیهوتحلیل در استفاده از بحور مختلف در شعر حافظ، تنها یکی از نمادهای این گرایش است؛ اگرچه اوزان عروضی غزلهای مختلف با مقیاسهای زمانی (وزنی) در موسیقی ایران، خواص ریتمی یکسانی را از خود نشان میدهد. درحالیکه استفاده از واژگان موسیقی نیز یکی از مهمترین نشانههای موسیقایی موجود در غزلهای حافظ است. این مولفه میتواند بهعنوان یکی از نمادهای توجه حافظ به موسیقی قلمداد گردد. باید تاکید کرد که تحلیل تلفیق شعر و موسیقی کنونی کلاسیک ایران، بیانگر خواص واژگانی است که امکان این همپوشانی را قویا میسر میسازد. این تلفیق خصوصا در واژههای یکسیلابی بهکارگرفته در غزلیات حافظ مشهودتر است. واژههایی که با تغییر در ماهیت هجا، تغییر در معنی ندارند. باید اذعان کرد که این رویه، عموما در آواز کنونی ایران بسیار رایج است. ساختار آواز ایرانی این مجال را برای انطباق جملات موسیقایی آواز ردیف دستگاهی با غزلیات حافظ فراهم میسازد. اگرچه میتوان آشکارا بر این نکته تاکید نمود که همهی ابیات یک غزل، ظرفیتهای موسیقیپذیری را بهشکلی یکسان ندارند. با وجود اینکه ساختار موسیقی ایران از عصر حافظ تا دورهی موسیقی دستگاهی (موسیقی صدوپنجاه سال اخیر) تغییراتی داشته است، اما خواص موسیقیپذیری شعر حافظ را میتوان در بررسی تلفیق موسیقی در موسیقی امروز ایران جستوجو نمود و برای ادوار پیش از آن به خواص واژگانی مراجعه کرد.
کلیدواژهها