نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشگاه علوم پزشکی شیراز
چکیده
آرایهی تجاهل عارف در شعر شاعران پارسیگو در شبکهای وسیع از آرایههای ادبی آشنا همچون کنایه، ذم شبیه به مدح و مدح شبیه به ذم، تهکم و برخی صورتهای مجازی از دیرباز شناخته شده بوده است. ادراک معنا در آرایهی تجاهل عارف که بهطور سنتی در گروه صنایع معنوی جای دارد، با فرایند کشف همراه است بهگونهای که معمولاً خواننده با کشف لایههای معنایی در درون کلام، در مسیر ادراک شعر و احساسات شاعر قرار میگیرد و آن را دریافت میکند. از این نظر با مفهوم آیرونی، به ویژه آیرونی نمایشی در ادب مغربزمین همراستا قرارمیگیرد. در این نوشتار، با بهرهمندی از مفهوم تجاهل عارف در ادب سنتی و نیز آیرونی نمایشی، گونهای خاص از آرایهای ادبی با تکیه بر اشعار حافظ بررسی میشود که میتواند بهعنوان زیرشاخهای مستقل از آرایهی تجاهل عارف قلمداد شود و از آنجا که تا کنون نامی برآن نهاده نشده، میتوان آن را «دانانمایی کنایی» نامید. در این آرایه، ساختار کلام بهگونهای تعبیه شده است که در ظاهر امر، گوینده برعکس تجاهل عارف، خود را واقف به معنایی قطعی و مسلم میداند و سپس کلام را به سمتی هدایت می کند تا خواننده یا مخاطب در گفتمان با متن، بیخبری و ناآگاهی گوینده را درمییابد و درنتیجه برخلاف ادعای او، به معنایی متفاوت و گاه متضاد با آنچه در ظاهرسخن بیان شده دست، مییابد و به نوعی خاص معنایی جدید از متن بیرون میآورد.
کلیدواژهها