نقد و نظر بر کتاب حافظ و رود جادو

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

انجمن دوستداران حافظ

چکیده

یکی از شاخه‌های پژوهشی بر درخت تناور و پربار حافظ‌‌پژوهی که به‌‌ویژه در یکی‌دو دهه‌ی اخیر، رشد و رونقی چشمگیر داشته است، تحقیقاتی‌ست که نویسندگانشان اشعار حافظ را بر پایه‌ی آرای روان‌کاوان و روان‌شناسانی نام‌آور، چون: فروید، یونگ، آدلر و...، شرح و تأویل کرده‌اند. کتاب حافظ و رود جادو را نیز باید در ادامه‌ی همین گروه تحقیق‌ها قرار داد؛ زیرا نویسنده، شعر حافظ را بر مبنای نظریات ژک لاکان، فیلسوف و روان‌شناس فرانسوی، بررسی کرده است. مدعای نویسنده در این کتاب آن است که لفظ «شمس» اگرچه هیچ در شعر حافظ به کار نرفته است، نقطه‌ی مرکزی شعر حافظ را همین دال غایب دیوان شکل می‌دهد. بنا به ادعای مؤلّف، دال‌های پرتواتر دیگر دیوان، مانند سیاراتی با نظامی خاص، دور این دال مرکزی، شمس غایب، می‌چرخند. منظور او از شمس، هم شمس‌الدین‌محمد تبریزی و هم شمس‌الدین‌محمد حافظ شیرازی است. نگارنده با ارائه‌ی دلایلی این مدعای نویسنده را رد می‌کند و ضمن برشمردن محسنات و امتیازات کتاب، ازجمله موضوع غیاب دال‌ها و واپس‌زنی نام خاص به‌وسیله‌ی ضمیر ناخودآگاه در دیوان حافظ که تاآنجاکه آگاهی دارد تاکنون کسی به آن توجه نکرده است، به دیگر کاستی‌های این پژوهش نیز اشاره می‌کند؛ کاستی‌هایی مانند بهره‌گیری از همه‌ی عناصر و امکانات درون‌متنی و برون‌متنی برای تحمیل پیش‌فرض ذهنی نویسنده (شمس) به ذهن و ضمیر خواننده و پافشاری وسواس‌گونه بر سلسله‌تداعی دال‌های بریده. موضوع غیاب و واپس‌زنی دال‌ها که نویسنده در کتاب حافظ و رود جادو مطرح کرده است، می‌تواند در آینده برای دیگر پژوهندگان علاقه‌مند به این حوزه بستری مناسب باشد تا سایر دال‌های غایب دیوان را با تجربه‌اندوزی از پژوهش حاضر و رفع کاستی‌هایش دنبال کنند.

کلیدواژه‌ها

  • تاریخ دریافت: 23 شهریور 1401
  • تاریخ پذیرش: 27 مهر 1401