نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشگاه فردوسی مشهد
چکیده
ما دو حافظ داریم: حافظ متخصصان و نسخهشناسان و حافظ مردم. چنانکه میتوانیم دو فردوسی و در نتیجه دو شاهنامه هم داشته باشیم: شاهنامۀ فردوسی که مورد علاقۀ مصححان و متخصصان است و شاهنامۀ مردم که در طول تاریخ به دست خوانندگان عادی و مردمانی که از آن استفاده میکردهاند به صورتهای دلخواه تغییر کرده است. این دو گانگی خاص آثار مورد علاقه و پرطرفدار است و گرنه دیوان انوری و ظهیر و رفیع الدین لنبانی و... کاملاً یکدست و منطبق بر علاقۀ محققان است. در این گفتار نشان داده شده است که چگونه و با چه رویکردهایی حافظ مردم تن به قواعد و ضوابط آکادمیک نسخهشناسی نداده و راه خود را از دیوان حافظ متخصصان جداکرده است. جلوههای این تغییر و تصرفات در فالهای حافظ، و ضرب المثلها و تکیه کلامهای حافظانه و اخذ و اقتباسها و تغییرات موردی از شعر حافظ نمودار گشته و در نتیجه دگرسانیهای شعر وی را در نسخهها و چاپها تا این حد که امروز میبینیم، گسترش داده است. به نظر میرسد راه این تغییر و تصرفات با همة تقیدهایی که دانش و فناوری و امکانات بازدارنده در روزگار ما فراهم آورده همچنان باز خواهد بود.
کلیدواژهها