نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه شیراز
چکیده
ایماژ یا تصویر در شعر، بهویژه از نظر زیباییشناسی عنصری اساسی است که میتوان پیوندهای آن را با تجسم و تصویر در هنرهایی همچون نقاشی و سینما مقایسهکرد و از نگاه این هنرها بدان نگریست. برای انجام روشمند و منسجم چنین مطالعهای نخست باید یک قطعه شعر را همچون یک اثر هنری مستقل در نظر گرفت و سپس به تحلیل کارکردهای هنری سازههای زبانی و فرایندهای ادبی و تشریح و ارزیابی نقش آنها برای رسیدن به هدف نهایی شعر پرداخت. با چنین نگاهی، نوشتار حاضر به بررسی نمونههایی از شعر حافظ پرداخته تا نشان دهد که بهشرط آشنایی با ظرائف زبانِ شعر و تسلط لازم بر علوم و فنون ادبی، و درک معنای عمیق هنر و انس و الفت با مسائل و شیوههای هنری، میتوان از این طریق چهرهای تازه از زیبایی شعر و قدرت شاعر را پدیدار ساخت. حافظ در شعر خود از تصویر، نقش و نقاش، طرح و رنگ، پردهی و کارگاه نقاشی و نیز عالم تصویر بسیار یاد کرده و این اصطلاحات را چنان با آشنایی و مؤانست بهکار برده که بهنظر میرسد خود او نیز دستی در نقاشی داشته است. اما موضوع اساسی این مقاله بررسی شباهت ژرف و بنیادینی است که بین تصاویر شعر حافظ و آثار مهم نقاشی و یا صحنههای وشگردهای سینمایی وجود دارد. شرح نمونههایی از برخی مهمترین این شباهتها و توضیح نکتههای هنری که برای هرکدام از آنها آمده، میتواند هم در تعمیق شناخت جنبهی هنری خیالپردازی حافظ و هم در فهم دقیقتر ظرائف زبان شعر او سودمند و راهگشا باشد.
کلیدواژهها