نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسنده
دانشگاه علامه طباطبایی
چکیده
حافظ اشعاری را که میسرود پیوسته بازبینی ناقدانه میکرد. برخی را رد میکرد و در برخی دخل و تصرف مینمود تا سخن هر چه بیشتر هنری شود و بر بلاغت آن بیفزاید. همچنین شمول معنایی بیشتری یابد. حاصل بازبینی خواجه در بیت مورد بحث (معاشران گره از زلف یار باز کنید ...) آن بود که «قصه» به جای «وُصله» نشست؛ قصهای نه به صورت مطلق، بلکه قصهای که اولاً، مقید است یعنی قصه زلف سیاه و دراز معشوق؛ ثانیاً، در قیاس با وُصله واژهای است بی گمان شاعرانهتر، با این هدف که چنین قصهای طبق تدبیر شاعرانه حافظ به شب کوتاه وصال بپیوندد و آنرا شبی دراز و پایان ناپذیر سازد.
کلیدواژهها