شیوه‌های «تعالی خویشتن» و «خودشکوفایی» از نگاه حافظ و آبراهام مزلو

نوع مقاله : مقاله پژوهشی

نویسنده

دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی تهران

چکیده

روانشناسی انسانگرا در جستجوی زندگی مطلوب است علمی که به جای توجه به ضعف‌ها به توانمندی انسان توجه می­کند. در قرن بیستم با ظهور سه مکتب روان‌کاوی، رفتارگرایی و انسان-گرایی، توجه به شخصیت انسان اساس کار قرار گرفت. آبراهام مزلو (1908-1970) بنیان‌گذار روانشناسی انسانگرا طبیعت انسان را پاک و خواستار شکوفایی توصیف کرده است. او رفتارهای انسان را برانگیختة نیازها دانسته و برای او پنج سلسله نیاز ذکر کرده: 1. نیازهای فیزیولوژیکی 2. نیازهای ایمنی 3. نیازهای عشق و تعلق 4. نیاز به احترام 5. نیاز به خودشکوفایی . مهمترین ویژگی‌های نظریه مزلو که در اشعار حافظ بررسی شد و مصداق‌هایی برای آن ذکر شد عبارت است از : 1. درک بهتر واقعیت و برقراری رابطه آسان‌تر با آن 2. پذیرشِ خود، دیگران و طبیعت 3. حس همدردی و نوع دوستی 4. شوخ طبعی فلسفی 5. تعالی. از نظر حافظ هستی راز پیچیده‌ای دارد و کشف آن بزرگترین واقعیت است که به تعبیر مزلو شناخت هستی است، اما با شادزیستن و اغتنام فرصت می‌توان بی‌مهری و سختی روزگار را آسان گذراند. بینش او در پذیرش خود، دیگران و طبیعت مبتنی بر توانمندی‌های شخصی و روابط فردی و اجتماعی است. آنچه افراد خودشکوفا و از جمله حافظ را به شرمساری وا می دارد کمبودهای قابل اصلاح است که ریشه در جهل و تعصب دارد، وانسانِ مورد نظر حافظ می‌تواند به عرش برسد. با توجه به اینکه امید در شعر او موج می زند وی تقدیرگرایی را به سخره می‌گیرد و با شوخ طبعی فلسفی طنزی اندیشمندانه می‌آفریند.

کلیدواژه‌ها

  • تاریخ دریافت: 22 شهریور 1401
  • تاریخ بازنگری: 13 دی 1401
  • تاریخ پذیرش: 30 بهمن 1401